روایت‌هایی از یک روز سیاه در تاریخ معاصرافغانستان

روایت‌هایی از یک روز سیاه در تاریخ معاصر افغانستان

روز سقوط کابل (14 اگست 2021 که برابر با 24 اسد 1400 است، تاثیرات زیادی بالای اذهان عامه و روحیه شهروندان گذاشته است که برخی از آن به عنوان «سیاه‌ترین روز» در تاریخ معاصر کشور یاد می‌کنند و برخی هم این روز را سرآغاز سیاه‌روزی‌های دوباره مردم افغانستان می‌دانند.

در این روز، اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان و حلقه نزدیک حکومتی‌اش از کشور به مقصد میدان هوایی ترمز ازبیکستان پا به فرار گذاشتند و طالبان بدون هیچگونه ممانعتی وارد کابل شدند.

ارمغان ثمکنی، فعال سیاسی، سقوط کابل را تکرار یک روز سیاهی می‌داند که چرخه زندگی عادی مردم افغانستان را برهم زده است: «روایت من از 15 اگست تکرار یک روز سیاه است که چرخه زندگی نرمال مردم افغانستان را برهم زده و تاثیرات آن را تا به امروز که در یک سالگی حکومت نامشروع طالبان قرار داریم به صورت واضح می‌توانیم مشاهده نماییم.» 

بانو ثمکنی می‌افزاید: «در چنین حالتی که طالبان دروازه‌های مکاتب را به روی دختران بسته نگه داشته و زنان را از حق دسترسی به ابتدایی‌ترین حقوق آنها ممانعت می‌کنند ما نمی‌توانیم به داشتن یک آینده خوب و ایده آل برای مردم افغانستان بویژه زنان در این کشور امیدوار باشیم.»

پرستو یاری، فعال حقوق زن، روز سقوط کابل را «سیاه‌ترین روز» می‌داند که تصور آن را هم نکرده بود: «15 اگست سال 2021 برای مردم افغانستان سیاه‌ترین روز و تاریک‌ترین روز بوده است. ما هیچ وقت چنین روزی را تصور نکرده بودیم، اکنون که از آن روز سیاه یک سال سپری شده، وضعیت حقوقی زنان افغانستان هنوز در هاله‌ی ابهام قرار دارد.»

این فعال حقوق زنان می‌افزاید: «از تمام حامیان حقوق زن در داخل و خارج افغانستان از سازمان ملل و از کشورهای حامی حقوق زنان خواهشمندم به خاطر دسترسی زنان به حقوق اساسی‌شان در کنار زنان افغان بایستند.»

در همین حال، بهشته شاهین، خبرنگار و فعال حقوق زنان نیز روایت خود را از روز سقوط کابل چنین شرح می‌دهد: «هر بار نام 15 اگست گرفته می‌شود و تحویل دهی کابل گروه طالبان، فورا در لحظه‌ای قرار می‌گیرم که از دفتر با پای پیاده بیگ کمپیوتر به دستم طرف خانه روان بودم، ولی تمام فکرم به این بود که این قدر نفوس این همه مردم، طالبان مگر چند نفر است، چرا ما پا به فرار گذاشتیم، کی به سرنوشت ما به زندگی ما بازی کرد و ما را معامله کرد؟ چرا ما به عنوان شهروندان این کشور ایستادگی نمی‌کنیم و چرا باید به طرف خانه فرار کنیم، بالاخره زندگی ما چه می‌شود!»

به گفته بانو شاهین، «ما متاسفانه هر دهه یا دو دهه معامله می‌شویم و در یک وضعیتی قرار می‌گیریم که نه حال ما معلوم است و آینده ما.» 

وی تاکید می‌کند: «ما باید روی زیرساخت‌ها کار کنیم، ما باید اندیشه‌ها را تغییر بدهیم، ابتدا از خود ما آغاز کنیم تا شهروند مسئول گردیده در برابر وطن خود در برابر حق و حقوق خود احساس مسئولیت کرده و ایستادگی کنیم. تا کی معامله شویم و در چنین وضعیتی که آینده ما معلوم است قرار بگیریم!»

موسوی